وظيفه حكومت در تامين معيشت مردم از نگاه قرآن
محمود حبيبي
اين روزها به دليل تحريمهاي خارجي و سوءتدبير در مديريت اقتصادي كشور، فشارهاي زيادي به اقشار آسيبپذير جامعه وارد شده است. وزارت محترم اقتصاد نيز هيج برنامه مدوني براي برونرفت از شرايط موجود ندارد و قيمت مواد اوليه و نيازهاي ضروري مردم روز به روز در حال افزايش است. اين در حالي است كه در آينه اسلام، فقر سزاوار نكوهش بوده و بسترساز كژانديشي و برخي ناهنجاريهاي اجتماعي است. همچنين مجموعهاي از ناآراميهاي روحي و جسمي در سطوح فردي و اجتماعي از آن زاييده ميشود. بدينسان، فقر تهديدي جدي براي ارزشهاي جامعه ديني است كه ثبات آن را از ميان ميبرد. با اين مقدمه، در اين يادداشت به بررسي و تحليل وظيفه حكومت اسلامي در تامين معيشت مردم از ديدگاه قرآن كريم ميپردازيم. در مجموعه قرآن كريم آيات فراواني در ارتباط با وظيفه حكومت در تامين معيشت و زندگي مردم آمده است. از جمله در آيه 53 سوره نساء خداوند در اين خصوص ميفرمايند: «ام لهُمْ نصِيبٌ مِن الْمُلْكِ فإِذًا لا يُوتُون الناس نقِيرًا» آيا براي آنان (يهوديان) بهرهاي از حكومت است؟ كه در آن هنگام، ذرّهاي به مردم نميدادند. اين آيه دستور خداوند به حكومتهاي الهي هست كه زمامداران بايد اهتمام به ارتزاق مردم و تامين معيشت آنان داشته باشند. همچنين در آيه 55 سوره يوسف(ع) آمده است: «قال اجْعلْنِي علي خزائِنِ الْأرْضِ إِنِّي حفِيظٌ علِيمٌ» يوسف گفت: «در اين صورت مرا به خزانهداري مملكت منصوب دار كه من در حفظ دارايي و مصارف آن دانا و بصيرم.» مطابق اين آيه شريفه يك پيامبر در راس خزانهداري مملكت قرار ميگيرد تا گندمها و قوت ۷ سال قحطي در مصر به درستي و بر اساس عدالت بين همه مردم تقسيم شود لذا يكي از الزامات حكومت اسلامي سرپرستي يك شخص با بصيرت و دانا و پاكدست و عادل در امور مصرفي بيتالمال جهت تقسيم عادلانه آنها براي همه مردم است. حضرت علي(ع)، كه سمبل يك حكومت مبتني بر عدالت اجتماعي است در ارايه گزارشي از وضعيت حاكميت خويش ميفرمايند: ما أصْبح بِاْلكوفه أحدٌ الاّ ناعِماً، إنّ أدْناهُمْ منْزِلةً ليأكلُ مِن البُرِّ و يجْلِسُ في الظِّلِّ و يشْرب مِنْ ماءِ الفُراتِ...
همه مردم كوفه از رفاه برخوردار گرديدند؛ چون حتي فقيرترين افراد جامعه نان گندم ميخورند و سرپناه مناسب دارند و از آب سالم مينوشند. نتيجه اينكه امام علي عليه السلام ماحصل حكومت و گزارش چندساله حكومتش را روي «معيشت مردم» عنوان ميكند. (بحارالانوار، ج40، ص327)
از ديگر وظايف دولت اسلامي در حوزه اقتصادي، تامين رفاه و عدالت اجتماعي است؛ رفاه عمومي تعبيري است معطوف به وضعيت اقتصادي كه حفظ كرامت انساني و مسووليتپذيري افراد جامعه در قبال يكديگر و ارتقاي توانمنديها از اهداف آن است.
همچنان كه اميرالمومنين علي عليه السلام در نامه 53 نهجالبلاغه به مالك اشتر رفاه و گشايش عمومي را وظيفه حكومت اسلامي برشمرده و ميفرمايد: ثمّاللهالله فِي الطّبقهِ السُّفْلي مِن الّذِين لا حِيله لهُمْ، مِن الْمساكينِ والْمُحْتاجِين و .....يعني اينكه حكومت اسلامي بايد به وضعيت اشخاص طبقه ضعيف و مساكين و نيازمندان كه هيچ چاره و گشايشي در حل مشكلات معيشتي خود ندارند رسيدگي نمايد. به علاوه در بند دوازدهم از اصل سوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، رفاه عمومي وظيفه دولت جمهوري اسلامي ايران عنوان شده است.
براساس تعاليم اسلامي تامين معيشت در يك حكومت اسلامي داراي شاخصهايي است كه از مهمترين آنها ميتوان به رفع فقر و محروميت، عدالت اجتماعي و نيز نظارت و مبارزه با اختلالات اقتصادي اشاره نمود.
1- رفع فقر و محروميت
رفع فقر و محروميت و بهبود زندگي مردم و بهرهمندي آنان از مواهب مادي، از وظايف مهم حكومت اسلامي است.
در قرآن كريم رفع فقر و محروميت بسيار مورد توجه قرار گرفته و تدابير مختلفي براي توسعه اقتصادي و نابودي فقر و محروميت ديده شده است كه از جمله آنها عمران و آباداني زمين و استفاده از مواهب الهي آن است. در اين باره آيه 7 سوره مباركه حشر ميفرمايد:
ما أفاءالله علي رسُولِهِ مِنْ أهْلِ الْقُري فلِلهِ ولِلرسُولِ ولِذِي الْقُرْبي والْيتامي والْمساكِينِ وابْنِ السبِيلِ كيْ لا يكُون دُولهً بيْن الْأغْنِياءِ مِنْكُمْ وما آتاكُمُ الرسُولُ فخُذُوهُ وما نهاكُمْ عنْهُ فانْتهُوا واتقُواالله إِنالله شدِيدُ الْعِقابِ
آنچه را خداوند از اهل اين آباديها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خويشاوندان او و يتيمان و مستمندان و در راهماندگان است، تا اين اموال در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آنچه را رسول خدا براي شما آورده، بگيريد و اجرا كنيد و از آنچه نهي كرده خودداري نماييد و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است!
پس اين مصارف ششگانه ذكر اولويتهايي است كه پيامبر (ص) در مورد اموالي كه در اختيار دارد بايد رعايت كند و به تعبير ديگر پيغمبر اكرم (ص) اين همه ثروت را براي شخص خودش نميخواهد بلكه به عنوان رهبر و رييس حكومت اسلامي در هر موردي كه به نفع مستمندان باشد مصرف ميكند. اين آيه مبين اين است كه در يك حكمراني خوب، زمامداران جامعه اسلامي بايد بر مدار عدالت و انصاف عمل نموده و در مصرف بيتالمال توجه ويژهاي به نيازمندان داشته باشند.
2- نظارت و مبارزه با مفاسد اقتصادي
يكي از شيوههاي تامين معيشت مردم، بستن گلوگاههاي فساد اقتصادي است.
زمامداران حكومت اسلامي بايد به تعبير آيه 15 سوره مباركه يوسف «حفيظ» بوده و با برنامهريزي دقيق و تدبير و دورانديشي و همچنين استفاده از تجربه روز دانش بشري، بسترهاي لازم را براي رونق كسب و كار و فعاليتهاي اقتصادي شفاف و روشن فراهم نمايند. بنابراين مواردي مانند احتكار، ثروتاندوزي و كمفروشي در يك حكومت اسلامي بر خلاف شريعت اسلام و آيات و روايات است. همچنان كه امام علي عليهالسلام در نامه 53 خود به مالك اشتر، وقوع احتكار را ناشي از ناتواني حكومت برشمرده و در نامهاي به رفاعه بن شداد دستور ميدهد با مرتكبين احتكار بهشدت برخورد نمايند.
به علاوه آيات 1 تا 3 سوره مطففين ناظر به كمفروشي است:
«ويْلٌ لِلْمُطفِّفِين(1) الذِين إِذا اكْتالُوا علي الناسِ يسْتوْفُون(2) وإِذا كالُوهُمْ أوْ وزنُوهُمْ يُخْسِرُون(3)»
«واي بر كمفروشان، آنان كه وقتي براي خود پيمانه ميكنند، حق خود را بهطور كامل ميگيرند؛ امّا هنگامي كه ميخواهند براي ديگران پيمانه يا وزن كنند، كم ميگذارند.
البته بايد توجه داشت وظيفه دولت در تامين معيشت، نبايد سبب رخوت، سستي و بيانگيزگي افراد جامعه شده و آنان را از كار شبانهروزي و اشتغال در جهت كسب روزي حلال باز دارد.
هستي جولانگاه تلاش، فعاليت و كسبوكار مشروع است. همچنان كه خداوند در آيه 39 سوره نجم ميفرمايد: وأنْ ليْس لِلْإِنْسانِ إِلا ما سعي يعني اينكه براي انسان جز آنچه تلاش كرده، بهره ديگري نيست. به علاوه خداوند در آيه 7 سوره انشراح ميفرمايد: فإِذا فرغْت فانْصبْ پس هنگامي كه از كار مهمي فارغ ميشوي به كار و فعاليت ديگري بپرداز.
بر اين اساس، مطابق احكام شريعت اسلام، انسان در كنار كارهاي معنوي و الهي، همواره بايد در حال كوشش و تلاش براي كسب روزي حلال باشد كه اين امر نيز نوعي عبادت محسوب ميشود.